کــلــــوب شــــهــداد

شهری با تمدن شش هزار ساله...در گرمترین مکان در زمین!!

کــلــــوب شــــهــداد

شهری با تمدن شش هزار ساله...در گرمترین مکان در زمین!!

کــلــــوب شــــهــداد
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین مطالب
نویسندگان
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

روزگار سخت جوانی 4

شنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۰۵ ب.ظ

"حتما یه حکمتی درش هست شاید......"

اشکهایش را پاک میکند و سر رسیدش را باز میکند چشمش به یاداشتی می افتدد که زود تر در آن نوشته بود.:

" رضا دو روز سالگرد ازدواجه ....

به فکر عمیقی فرو میرود "میشه از این فرصت برای شاد کردن مریم استفاده کنم ،میتونم یه مراسم خوب براش بگیرم تا سختی هایی رو که کشیده جبران کنم ...."

اما فکرهایی به سرش میزند که عمل کردن به آنها  کار آسانی نیست .

در همان افکار بود که صدایی از پشت در می آید" آهای صاحب مغازه ؟"

رضا در را باز میکند مردی ناشناس است از او میپرسد:

.... : صاحب این مغازه کیست ؟

رضا : واسه چی؟

.....: من دنبال مغازه میگردم برای اجاره...

رضا دلش میلرزد و سکوت میکند....

با خود میگوید بهتر است چیزی نگویم ممکن است مغازه را از چنگم در آورد .

رضا: اجاره نمیدن این مغازه رو ...

..... : تو چکار داری به این کارا صاحبش کیه؟

رضا: صاحبش....... چیزه....

.....: ساکتی چرا جواب بده خب

رضا:صاحبش آقای رضا علیزاده هست ... میخای اجاره کنی مغازه روبرو هست ها..

...:نه من مغازه کوچک میخام

رضا : آهان باشه

.....: کاری ندارید شما؟

رضا : نه خداحافظ

به همین سادگی شادی امشبش به غمی بزرگ تبدیل میشود.

دکه را میبندد و را می افتد در راه  فکری میکند : اگه مغازه رو ازم بگیرن چی؟...اگه بی مغازه بشم زندگیم چی میشه؟

امید و آرزو های زندگی رضا به این دکه بند و است و بس...

به خانه میرسد و خودش را جمع و جور میکند و لبخندی تلخ به لبهایش مینشاند و اتاق را باز میکند...

مریم؟......مریم ؟

مریم چیشده؟

 

ادامه دارد....


(جوان شهداد)


 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۵/۱۸
سعید گنجوزاده

نظرات  (۲)

۱۸ مرداد ۹۳ ، ۱۸:۵۲ ارمان شجاعی

با سلام و ادب.

واقعا که داستانی شنیدیست.

ممنون از شما که به اشتراک میزاری.

پاسخ:
با سلام
نظر لطف شماست
با تشکر از شما دوست عزیز
سلام
بسیار زیبا و تاثیر گذار
با سپاس از درج مطالب

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی